بچه های دانشگاه غیر انتفاعی زرندیه - دنيا چيز بدي نيست چيز كمي است.... |
|||
یک شنبه 25 خرداد 1393برچسب:, :: 21:11 :: نويسنده : خانم سوگند
تفاوت قصه گفتن والدین من با بقیه؛ والدین اونا: یکی بود یکی نبود … یه پری کوچولو بود که …
والدین من: یه روز یه جن از یه قبرستون اومد بیرون و گفت اومدم اون بچه ای که نمیخوابه رو بخورم … . . . منم هر شب غش می کردم ولی اینا فکر میکردن خوابیدم! نظرات شما عزیزان: ali mec
ساعت10:46---26 خرداد 1393
چه والدین باحالی داری تو...
پاسخ: هههههههههه واقعیت داره ااااااا
:):):):)
پاسخ: مر303030303030303030داداشی
درباره وبلاگ قصد ازدواج نداریم :D . . . شعار ما در زندگی پاکی و درست زندگی کردن در یک کلام آدم بودن است. خاک شد هرکه بر این خاک زیست ٬ خاک چه داند که در این خاک کیست سرانجام که باید در خاک رفت ٬ خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . چون من ندار بودم عروسک قصه ام پرید! دارا که باشی سارا با پای خودش می آید...! . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تاریخ ایجاد وبلاگ:1391/12/9 موضوعات پیوندهای روزانه پيوندها |
|||
|